آیا شما ارباب ذهن خود هستید یا ذهنتان ارباب شماست؟
- آیا میتوانید همیشه تصمیم بگیرید به چه چیزی فکر کنید؟
- آیا افکار بدون هیچ کنترلی از جانب شما در ذهنتان رفت و آمد میکنند؟
- آیا افکار مربوط به خودتان هستند یا توسط عوامل بیرونی در ذهنتان بوجود می آیند؟
- آیا میتوانید هر زمان که بخواهید دست از فکر کردن بردارید؟
- اگر نمیتوانید، پس ذهن تان ارباب شماست.
ذهن شما برایند افکارتان است. اگر کنترلی بر روی افکار خود ندارید، یعنی شما ارباب افکار و ذهنتان نیستید.
همچنین بدان معناست که بیشتر افکارتان منشا بیرونی دارند و شما خالق آنها نیستید.
اگر چنین است، پس آزادی و قدرت شما کجا رفته است؟ شما به جای آنکه حاکم بر زندگیتان باشید، به ذهنتان اجازه میدهید حکمرانی کند.
شما میتوانید ارباب ذهن و زندگی خود باشید
ذهن تمایل دارد افکاری تکراری را هر روز تکرار کند. این یعنی شما به سختی میتواند افکار و ایدههای جدید را قبول کنید. همچنین به دلیل آنکه ذهنتان را بر خود حاکم کردهاید، آزادیتان را محدود میکنید.
اکثر افراد هر روز همان افکار و تصویرسازیهای ذهنی را به طور خودکار تکرار میکنند. آنها همان فیلم را در ذهنشان تماشا میکنند، و بدین ترتیب همان نوع زندگی و شرایط را برای خودشان بازآفرینی میکنند.
شما میتوانید افکار و تصاویر ذهنیتان را تغییر دهید
این کار معادل قرار دادن فیلمی جدید در دستگاه پخش ویدیویی ذهن شماست. از آنجایی که افکار تکراری میتوانند روی حوادث و شرایط تاثیر بگذارند، با تغییر افکار مرسوم، زندگی و شرایط آن تغییر میکنند.
اکثر افراد نمیدانند یا باور ندارند که میتوان شیوه تفکر را تغییر داد. حقیقت این امر هیچ گاه برایشان ثابت نشده است. اما افرادی نیز هستند که دانش و درک استفاده از نیروی تفکرشان را دارند و تمرین میکنند تا ذهنشان را کنترل کنند.
اگر تلاش میکنید تا ذهن تان را کنترل کنید، خود را مقید کنید تا بیشتر نسبت به فرایند تفکرتان آگاه باشید، و افکاری را انتخاب کنید که اجازه ورودشان به ذهنتان را می دهید. در این صورت ارباب ذهن خود خواهید شد
با انجام این تمرین به شکل مستقیم و عملی متوجه خواهید شد که افکار شما خلاق هستند و قدرت تاثیرگذاری بر زندگیتان را دارند.
کنترل و درک فرایند تفکر، همچنین منجر به کسب توانایی در آرام کردن ذهن میشود، که مرحله بالاتری است که افراد معدودی از آن آگاهی دارند و افرادی معدودتر میتوانند به طور عملی به آن برسند.
هر زمان به این هدف دست پیدا کنید، متوجه خواهید شد که شما ذهن و افکارتان نیستید بلکه فراتر از آن هستید.
توانایی ساکت کردن ذهن کلید پیدا کردن دکمه ای است که ذهن را مطابق با اراده شما روشن و خاموش میکند.
وقتی بتوانیم با اراده خود ذهنمان را خاموش کنیم، سکوت ذهنی، نیروی درونی، اعتماد به نفس و شادی پیدا می کنیم. وقتی ذهن و افکارش آرام باشند، به نوعی آگاهی برتر دست پیدا میکنیم.
خاموش کردن افکار و گفتگوهای بی پایان ذهنی، اجازه میدهد آرامش و شادی را تجربه کنیم. در این مرحله ما ارباب ذهن و زندگی مان میشویم.
تسلط بر ذهن
داشتن قدرت تمرکز قوی، خالی کردن ذهن از افکار ناخواسته را راحت تر میکند.
وقتی فکری برای پرت کردن حواستان وجود نداشته باشد، نسبت به موجودیت درونی خود آگاه میشوید. هدف جویندگان معنوی، یوگیست ها و قدیسین نیز همین است. خودآگاهی هدف اسراری در هر سنت و مذهبی است.
شناخت و خودآگاهی نه تنها برای جویندگان معنوی اهمیت دارد، بلکه برای هر قشری از مردم اعم از دانشجو، معلم، کارگر، تجار و همه افراد نیز مهم است.
برای تسلط بر ذهن به چه نیاز دارید؟ شما باید برای متمرکز ساختن توجه تان تمرینات مراقبه و تمرکز انجام دهید و ذهنتان را آرام کنید.
ذهن شما مسئول تمام اتفاقاتی است که در زندگیتان می افتد. ذهن نیرویی خلاق برای شکست و موفقیت و هر اتفاق خوب و بد در زندگی است.
وقتی بر ذهنتان مسلط شوید، بر آن حاکم میشوید
بعد از آنکه توانستید ذهنتان را آرام کنید، عادات ناسالم و افکار منفی قدرتشان را بر روی شما از دست میدهند. در این شرایط، ذهن و احساساتتان پایدار میمانند و توسط عوامل بیرونی متاثر نمیشوند.
بعد از خاموش ساختن ذهن حداقل برای مدتی متوجه خواهید شد که نوعی انرژی دائما توجه شما را به خود جلب میکرده است.
کسی که اولین بار با چنین نظریاتی روبه رو میشود، ممکن است برایش عجیب و احمقانه به نظر برسد. اما کسی که مدتی است مراقبه میکند، یا با فلسفه شرق آشنایی دارد، به آسانی این کلمات را میپذیرد.
با رسیدن به سکوت درونی، میتوانید ذهنتان را نگاه کنید، درکش کنید و ماهیت و نحوه کار کردنش را متوجه شوید.
زمانی که در جهت رسیدن به آرامش درونی کار میکنید، ذهن انواع و اقسام دلایل و توجیهات را برای آنکه تحت کنترل شما نرود پیشنهاد میدهد. ذهن میخواهد آزاد باشد و هر طور که میخواهد رفتار کند. ذهن باور دارد اگر ساکت شود، زندگی از جریان خواهد ایستاد. او نمیتواند بپذیرد که زندگی بدون گفتگوهای بی قرار و آرام او میتواند ادامه داشته باشد.
این موضوع قابل درک است زیرا ذهن میخواهد ارباب شما باشد.
در طبیعت خلاء وجود ندارد. وقتی ذهن آرام میشود، چیز « جدیدی» وارد میشود و آن آگاهی کیهانی، روح، نیروی خلاق و « من درونی» شماست. میتوانید هر اسمی که دوست دارید به آن بدهید. نیرویی است که همیشه وجود داشته و در درون ماست. همان آگاهی حقیقی ما که فراموشش کردهایم.
افکار مانند ابرهایی میمانند که خورشید را پنهان میکنند. وقتی ابرها کنار میروند پرتوهای خورشید را میبینیم. وقتی افکار متوقف شوند، نسبت به « آگاهی برتر» درونمان هشیار میشویم.
نیروی افکار
- اگر دایما به سختی ها، ترسها و شکستها فکر کنید، زندگی این افکار را برایتان بازتاب میکند
- اگر مرتبا به شرایط فعلی تان فکر کنید، آنها را از نو خلق میکنید.
اکثر افراد در این شیوه تفکر گرفتار میشوند و در نتیجه همان حوادث و شرایط را جذب زندگی شان میکنند.
- شما میتوانید افکار خود را تغییر دهید. میتوانید افکار دلخواهتان را انتخاب کنید. بدین ترتیب زندگی تان تغییر خواهد کرد
- هم اکنون میتوانید تصاویری جدید، زیبا و مثبت در ذهنتان ترسیم کنید
- میتوانید جلوی نگاه کردن به تصاویر و صحنه هایی که ذهنتان را اشغال می کنند، بگیرید
- میتوانید به تصاویر ذهنی دلخواه خود نگاه کنید، اگر شرایط واقعی تان با این تصاویر ذهنی بسیار متفاوت باشد
- میتوانید هر فیلمی که دوست دارید انتخاب کنید تا در اتاق نمایش ذهنتان پخش شود.
آیا اکنون که این جملات را میخوانید حس می کنید میتوانید بر ذهنتان حاکم شوید؟
افکار ریسمانهای درونی هستند که شرایط و موقعیت ها را جا به جا می کنند. شما میتوانید آن کسی باشید که ریسمانها را حرکت میدهد و زندگیتان را شادتر و لذت بخشتر کنید.
وقتی ارباب ذهن خود شدید، قدرت لازم برای بهبود زندگی عاطفی، شرایط مادی و اقتصادی و بیداری معنویتان را بدست میآورید.
برخی از افراد در زندگیشان تغییرات متوسطی ایجاد میکنند، برخی فراتر میروند و تغییرات بیشتری ایجاد میکنند. اینکه چقدر فراتر میروید به توانایی شما در انتخاب افکار، تغییر محتوای ذهنی و ایستادگی کردن دارد.
دستهای از افراد بیشتر جستجو میکنند، نه برای اینکه افکار و زندگیشان را تغییر دهند بلکه برای آنکه منشا افکارشان را پیدا کنند، و دکمه ای که آنها را روشن و خاموش می کند کشف کنند. اگر موفق شوند، به رازی دست خواهند یافت که بسیاری در طی اعصار به دنبال آن بوده اند.
ارباب ذهن خود شدن شما را قادر میسازد به چیزی که میخواهید هر زمانی که میخواهید، فکر کنید و تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار نگیرید.
در سطوح بالاتر، این توانایی شما را فراتر از ذهنتان به جایی میبرد که میتوانید آن را به عنوان یک ابزار ببینید. میتوانید سطح بالاتری از آگاهی را تجربه کنید که تمام مکاتب معنوی دنیا همواره دربارهاش تعلیم داده و بدان اشاره کردهاند.
اگر برای تسلط بر ذهن خود مصمم باشید، به همه موارد گفته شده دست پیدا میکنید. با یادگیری تمرکز و متمرکزسازی توجه خود، گام اول را همین امروز بردارید.