چرا سازمانهای ما خلاقیت پرور نیستند؟

خلاقیت در سازمان
خلاقیت در سازمان
امتیاز به این post

از تعدادی از همکاران خود بخواهید که ویژگیهای متمایز کننده سازمان را برشمرند. بعید است به خلاقیت به عنوان یکی از این وییژگیها اشاره کنند.
دوباره از همان همکاران بپرسید که ویژگیهایی که انسان را از حیوان متمایز می کند برشمرند. اغلب به خلاقیت به عنوان یک ویژگی مهم انسان اشاره می کنند.
هرچند مدیری که مدیریت منابع انسانی می داند، به خلاقیت و نوآوری به عنوان یک نکته مهم در پرورش منابع انسانی اشاره می کند، ولی سازمان مدرن ویژگیهایی دارد که خلاقیت طبیعی انسان را کاهش می دهد.
اصول و فرایندهای مدیریتی، سلسله مراتب، نظم، وقت شناسی، مقررات، سلسله مراتب، عقلانیت و ‌.‌.. کلیدواژه های سازمان مدرن هستند که مانع خلاقیت اند. خلاقیت با ساختار و چارچوب و محدودیت متناقض است.
هنر، دگر اندیشی، اصالت، شور و شوق، شالوده شکنی و … ویژگیهای انسانی هستند که به خلق و آفرینش می انجامد.
سازمانهای نوین به طور ساختاری فضای کمی برای خلاقیت کارکنان باقی می گذارند و هر چه سازمانها بیشتر بر ویژگیهای سازمان مدرن تاکید داشته باشند، موانع بیشتری بر سر راه خلاقیت کارکنان و انسانی تر شدن سازمان خواهند داشت.
نکته جالب آنکه نتیجه تحقیقات نشان می دهد که کارکنان اغلب به این وضع عادت کرده اند و تعارض شدید میان ذات انسانی آنها با فضای غیرخلاق سازمانها، آنها را آزار نمی دهد.
در گذشته می شد این ناهمخوانی را نادیده گرفت ولی در جهان امروز که سازگاری پذیری و نوآوری تبدیل به عوامل حیاتی موفقیت شده اند، باید چاره ای اندیشید.

چطور در سازمان مدرن فضایی برای خلاقیت کارکنان توسعه دهیم؟

حتما بخوانید:   چگونه در در مدت 5 دقیقه پایان یک روز پر از استرس آرام شوید

سازمانها برای موفقیت نیازمند خلاقیت کارکنان هستند. البته معنای موفقیت در رقابت سازمان خصوصی بیشتر معنا دارد. سازمانهای دولتی نیز به میزانی که از سیاست دور شوند و ارزشهای بخش خصوصی و بهره وری را دنبال کنند، راهی جز تکیه بر سرمایه های فکری و خلاقیت کارکنان ندارند.
گری همل قابلیتهای انسانی یاریگر موفقیت رقابتی را در سلسله مراتبی مدل سازی کرده است.
۱. اطاعت ۲. سخت کوشی ۳. دانش و هوش ۴. خودکارآمدی شغلی ۵. خلاقیت و شور و شوق

اولین سطح اطاعت است. توانایی در قبول فرمان و تبعیت از قواعد.
دومین سطح سخت کوشی است. کارکنان سخت کوش مسئولیت پذیر هستد. آنها دقیق و سازمان یافته اند.
سومین سطح دانش و هوش است. افرادی که به دنبال بهبود مهارتهای خود و یادگیری بهترین اقدامات هستند.
چهارمین سطح خودکارآمدی شغلی است. کارکنانی که منتظر کسی برای موفقیت شغلی نیستند و خود موانع موفقیت را رفع می کنند.
پنجمین سطح خلاقیت و شور و شوق است. افرادی که نه تنها خودکارآمدی شغلی دارند بلکه در دیگران نیز برای پیشروی انگیزه ایجاد می کنند. افرادی که در گفتگوهای مبتنی بر دانش به دنبال درک و حل مسائل سازمانها هستند و از یادگیری و یاددهی لذت می برند.

هر چه فرهنگ سازمان و کارکنان، از سطوح اولیه به سطوح متعالی تر تکامل می یابند، فضای خلاق بودن در سازمان توسعه می یابد.
در سطح اطاعت سازمانی خلاقیت وجود ندارد؛ خلاقیت، در سطح سخت کوشی متولد می شود، در سطح دانش و هوش رشد می کند، در سطح خودکارآمدی به بلوغ می رسد و در سطح شور و شوق به کمال می رسد.

حتما بخوانید:   ۳ درس بزرگ زندگی از طبیعت

بدیهی است که سازمانها نیز نیازهای متفاوتی به خلاقیت دارند. سازمانهای بروکراتیک نیاز کمتر و سازمانهای ادهوکراتیک نیاز بیشتری به خلاقیت دارند و شاید برخی از سازمانها _مثل ارتش_ هیچ نیازی به خلاقیت ندارند.

آنچه مسلم است در آینده، سازمانهای مدرن از ساختارهای بروکراتیک به سمت ساختارهای ادهوکراتیک حرکت می کنند.

در سازمان مدرن می توانیم با توجه به فضای فرهنگی سازمان و سطح قابلیت انسانی کارکنان، موانع خلاقیت را شناسایی کرد و پیشنهاداتی برای بهبود خلاقیت ارائه کرد.

حجت مشتاقیان | کانال تلگرامی ایستارتاپس

از سراسر وب

  • کارخانه ظروف یکبارمصرف