علت بوجود آمدن احساس گناه در رابطه چیست و چگونه باید با آن کنار بیاییم

احساس گناه یکی از بدترین احساسات دنیا است. گاهی اوقات ما بی دلیل احساس گناه می کنیم. در مواقع دیگر احساس دلشوره داریم زیرا میدانیم کاری کرده ایم که باعث رنجش کسی که دوستش داریم شده است.

با آنکه احساس گناه گاهی اوقات در نتیجه ی عذاب وجدان بیش از حد بوجود می آید، در سایر مواقع این احساس نشانه ظریفی است که بدنتان به شما می گوید باید بیشتر دقت کنید.

در این مقاله چهار دلیل اصلی تجربه احساس عذاب وجدان در رابطه را به همراه روشهایی سودمند برای کنار آمدن با این احساس طبیعی را ارائه می دهیم.

۴ دلیل اصلی احساس گناه در رابطه

• احساس اینکه به اندازه کافی خوب نیستید

یک دلیل اصلی برای تجربه احساس گناه، احساس بی ارزش بودن است. احساس اینکه شما به اندازه کافی برای دیگری خوب نیستید در شما یأس و ناامیدی ایجاد می کند. این افکار از عزت نفس پایین نشأت می گیرند و در نهایت اگر به درستی با آنها مقابله نشود رابطه را نابود می کنند. به جز احساس بی ارزش بودن، برخی از ما به دلیل اضطراب بیشتر مستعد احساس گناه هستیم. بر اساس مجله ی روانشناسی امروز، واکنش تدافعی احساس گناه مانند داشتن حسگر دود در درون سر شماست. با آنکه تمایل به بهترین بودن در نظر شریک عاطفی خود یک تمایل طبیعی است، تردید کردن در مورد خود و رابطه تان منجر به احساس گناه و افکار آسیب رسانی چون « من دارم جلوی پیشرفت اونا رو میگیرم»  یا « بهتره یکی شبیه خودشون رو پیدا کنن» می شود. در عوض، افکار مثبتی را وارد ذهن خود کنید تا مانع از مقایسه کردن شما با شریک عاطفی تان بشود.  به احتمال زیاد شخصیت شریک عاطفی تان با شما زمین تا آسمان تفاوت دارد. برای بسیاری از زوجها این تضاد جذاب است که باعث ایجاد پویایی بیشتر در رابطه و تقویت آن می شود.

یادتان باشد شریک عشقی تان شما را انتخاب کرده نه کسی که خود را با او مقایسه می کنید. آنها شما را برای وجود خودتان انتخاب کرده اند پس خودتان باشید.

چگونه با این حس کنار بیایید

اگر دائما در رابطه احساس می کنید عزت نفس پایینی دارید، با یک مشاور با تجربه مشورت کنید. متخصص به شما در نحوه ساختاربندی مجدد افکارتان کمک می کند تا به شکلی مثبت تر عمل کرده و بتوانید روی عشق خود نسبت به شریکتان تمرکز کنید نه اینکه به افکار نگران کننده و منفی اجازه ورود به ذهنتان را بدهید. توانایی تغییر ذهنیت خود مهارت فوق العاده ای است که در همه حوزه های زندگی به شما کمک میکند.

• دانستن اینکه با شریک عاطفی خود صادق نیستید

از طرف دیگر، احساس گناه زمانی بوجود می آید که میدانید کاری را اشتباه انجام داده اید. تا زمانی که تصمیم نگیرید با شریک عاطفی تان صحبت کنید این احساس دلشوره در شما ادامه پیدا خواهد کرد. احساس گناه در هر شرایطی که در آن اعتماد در رابطه از بین رفته باشد بوجود می آید. شاید شما با شریک عاطفی تان زندگی میکنید و بودجه از پیش توافق کرده تان را سر خرید غیرضروری هدر می دهید. به جای آنکه عذاب وجدان بگیرید، با شریک عاطفی تان در مورد عادات پول خرج کردن خود صحبت کنید. آنها از اینکه صادق بوده اید و خریدها را در میان سایر صورتحسابهای کارت اعتباری پنهان نکرده اید قدردانی میکنند. در این گفتگو میتوانید در صورتی که بودجه محدود و مشخصی دارید،  از شریکتان بخواهید در مورد مدیریت پول به شما کمک کند.  در سطحی بالاتر، شاید شما جزییات ریز چالشی که در حال تجربه آن هستید را به یک همکار گفته اید و بعدا از کارتان پشیمان شده اید. یا شاید یک گام فراتر رفته و رازی که شریکتان از شما خواسته بود به کسی نگویید را برملا کرده اید.

چگونه با این حس کنار بیاییم

از آنجایی که اعتماد بنیان هر رابطه موفقی است، سوء مدیریت رابطه عاطفی میتواند مشکلاتی را در رابطه با اعتماد به شریک عاطفی تان ایجاد کرده و منجر به جدایی شود. اگر خود را در جایگاهی می یابید که اعتماد شریک تان را در هر زمینه ای خدشه دار کرده اید، تنها راه ادامه رابطه آن است که به شریکتان حقیقت را بگویید. با آنکه گاهی اوقات صادق بودن دردناک است، شریک شما این حق را دارد که حقیقت را بداند و در این صورت ارزش بیشتری برایتان قایل است تا آنکه خودش از طریق دیگری متوجه حقیقت شود.

• ماندن در رابطه وقتی دلتان با رابطه نیست

با آنکه حس گناه از انجام یک کار اخلاقی نادرست ناشی می شود، این احساسات در زمانی که برای موقعیت فعلی خود کاری انجام نمی دهید، و اجازه می دهید تا افکار، مغزتان را نابود کنند بوجود می آید. این احساس درگیری در زمانی اوج می گیرد که در اعماق وجودتان می دانید ذهن و قلبتان در یک راستا نیستند. صداقت بهترین سیاست است. منتظر نباشید تا ببینید آیا شرایط بهتر می شوند یا نه. گفتگوی صادقانه با شریکتان اهمیت دارد. حتی اگر به سادگی اعتراف کنید که دیگر مانند گذشته به رابطه تان احساس تعهد ندارید باعث می شود بار سنگینی را از روی شانه های خود بردارید و حتی شاید کمی از فشار رابطه نیز کم شود که بسته به نحوه پذیرش این خبر توسط شریکتان دارد. در هر صورت، صادق بودن نسبت به احساسات واقعی خود به شما اجازه می دهد تا بیشتر خودتان باشید. اما احساس گناهی که از دانستن این موضوع به شما دست می دهد که شریکتان مابقی عمرش را با شما تصور می کند اما شما احساسی مانند او ندارید دردناک است. گاهی اوقات رابطه به ازدواج ختم نمی شود و این یک بخش طبیعی از زندگی است. ماندن در رابطه ای که احساس خوبی نسبت به آن ندارید به نفع هیچ یک از طرفین نیست

چگونه با این حس کنار بیاییم

به اشتراک گذاشتن احساساتان اولین گام برای رسیدن به توافق در مورد ادامه ی رابطه است.

صرف نظر از اینکه شما دو نفر چه مدت با هم هستید، در صورتی که تصمیم خود را گرفته اید اجازه ندهید که این عوامل روی آن اثر بگذارند. هیچ کس دوست ندارد وقتش را با کسی صرف کند که صادق نیست. شما باید به شریک عاطفی تان احترام بگذارید و وقت او را هدر ندهید. با آنکه به هم زدن رابطه آسان نیست، شما و شریک تان دوست دارید با کسی در رابطه باشید که به اندازه شما علاقه مند به رابطه است.

• زمانی که هر دو نفر برای هم وقتی ندارید

هر رابطه ای بالا و پایین دارد. همیشه به طور خودکار نمیتوانید شریکتان را درک کنید. در زندگی اتفاقاتی می افتد، سرتان در محیط کار شلوغ می شود و سایر وظایف مانع از ارتباط منظم شما دو نفر می شوند که گاهی اوقات احساس گناه را در شما ایجاد می کند. به یاد داشته باشید که احساس گناه از عدم قرارگیری در طول موج یکسان با شریکتان بوجود می آید و قابل درک و طبیعی است. اگر مشغله های شما بیشتر است، احساس گناه بیشتری دارید و فکر می کنید: « شریک رابطه من لیاقت بودن با کسی را دارد که بتواند برایش وقت بگذارد» یا « ما دیگر مثل قبل با هم رابطه نداریم»

وقتی شما حقیقتا شریک عاطفی تان را دوست داشته باشید و آینده خود را با او ببینید، میتوانید نیازهایتان را به او بگویید و تقاضای صبوری کنید. وقتی کارتان زیاد می شود، یا بیشتر از حد معمول مشغله دارید، به شریکتان اطمینان بدهید که با آنکه رابطه تان برای شما به شدت اهمیت دارد، این فصل از زندگی تان از حد معمول شلوغ تر خواهد بود.

چگونه با این حس کنار بیاییم

وقتی احساس می کنید برنامه کاری تان سنگین است تاریخی را مشخص کنید که بتوانید با شریکتان بیرون بروید و ارتباط برقرار کنید. وقتی هر دو نفر شما موضوع هیجان انگیزی را برای دنبال کردن دارید، نباید اجازه دهید احساس گناه وارد شود زیرا میدانید موقعیت ارتباط مجدد به زودی فراهم می شود. سپس وقتی آن تاریخ فرا برسد با هم جشن می گیرید.

سخن آخر

احساس گناه خوشایند نیست. افرادی که بیش از حد حساسند بیشتر احساس گناه می کنند و فکر می کنند برای شریکشان به اندازه کافی خوب نیستند. از طرف دیگر، احساس گناه به شما مانند یک قطب نما کمک می کند تا بین درست و غلط تشخیص دهید. وقتی در موقعیت انجام کار اشتباهی هستید به ندای درونی تان گوش کنید و تصمیم بگیرید که کدام مسیر را باید بروید. روی هم رفته، احساس گناه هم مفید و هم آسیب رسان است و به دلایل مختلفی ایجاد می شود. راه حل در هر صورت صحبت کردن است. با توضیح احساسات خود به شریکتان، کمک گرفتن و صادق بودن احساس گناه را از خود دور کنید. با خودتان نیز صحبت کنید. احساسات و افکار خود را نادیده نگیرید. به بدنتان گوش کنید و اجازه ندهید افکار منفی مغزتان را نابود کند.  وقتی بر احساس گناه خود غلبه کردید و هر چه در ذهنتان می گذرد را گفتید، احساس راحتی می کنید، شریکتان متوجه جریان می شود و در نتیجه به او نزدیکتر می شوید.