ما در این مقاله از مجله مبین سعی داریم شما را با چگونی آرام تر کردن خود صحبت کنیم.با ما همراه باشید.
گاهی اوقات برای اینکه احساس آرامش و تحقق بیشتری داشته باشیم، لازم است که تغییرات جدی ای را در زندگی مان بوجود بیاوریم. مثلا شغل مان را عوض کرده یا یک رابطه ی سمی را تمام کنیم . حتی بعضی وقت ها هم به کمک افراد متخصص احتیاج داریم.
اما بعضی وقت ها هم پیش می آید که یک سری فعالیت های کوچک نیز می توانند بسیار مثمر ثمر واقع شوند چرا که اغلب اوقات برای بهبود خلق و خو، کم کردن استرس یا افزایش حس رضایت مندی به تلاش خیلی زیادی احتیاج نیست. نکته ی خوبی که در مورد فعالیت های کوچک وجود دارد این است که می توان به آسانی آن ها را در زندگی پر دغدغه مان گنجاند. می توان این تمرین ها را در دفتر، در منزل و هر جایی که اندک وقتی پیدا می کنیم انجام داد.
در کتابی تحت عنوان ۵Minute Bliss: A More Joyful, Connected, and Fulfilled You in Just 5 Minutes a Day نویسنده و محقق آن Courtney E. Acker man بیش از ۲۰۰ فعالیت ساده ای که می توانیم در طی روز انجام دهیم را معرفی کرده. در ادامه ی این مطلب ما به گلچینی بسیار خلاصه از این بیش از ۲۰۰ راهکار اشاره کرده ایم.
تصویری شاد بکشید: طبق گفته ی این نویسنده، کشیدن تصویری خوشحال کننده باعث می شود که آن شادی و خوشحالی به شما منتقل شود. به چیزی که خوشحال تان می کند فکر کنید، مثلا باغی پر از گل، عطر همسرتان، یک بادکنک زیبا که از نخی آویزان است، تابلویی در جاده که محل مورد علاقه تان را نشان می دهد و… . پس از آن چند دقیقه صرف کشیدن این تصویر کنید و پس از اتمام کارتان از حس مثبتی که درون تان ایجاد می شود لذت ببرید. اگر فرزند دارید می توانید این کار را به قرار بعد از ظهرتان تبدیل کنید، یعنی بنشینید و هرکس چیزی که آن روز خوشحالش کرده یا کلا خوشحالش می کند را بکشد.
قلب تان را به شکل یک گل تصور کنید: برای شروع چشم هایتان را ببندید. تصور کنید که دارید خودتان را می بینید. در بدن تان به دنبال قلب تان بگردید. تصور کنید که قلب تان یک غنچه ی فشرده است که منتظر شکوفا شدن است. به رنگ، شکل، بافت و نوع گلی که هست توجه کنید. از بینی تان نفس کشیده و چیزهایی که برایتان خوشایند است مثل شادی، عشق و الهام را تصور کنید.
همینطور که این چیزهای زیبا را تصور می کنید، تصور کنید که گل قلب تان کم کم باز می شود. به چیزهای قشنگ بیشتری که فکر می کنید، گل را ببینید که باز و بازتر می شود. عطر و بویی که از آن منتشر می شود را نفس کشیده و شکوفا شدنش را بیشتر تماشا کنید. چرخه ی دم و بازدم را تکرار کرده و باز شدن گل قلب تان را همینطور در ذهن تان تجسم کنید.
تنفس متناوب از سوراخ های بینی را تمرین کنید: نویسنده توصیه می کند که این تمرین را ۷ بار انجام بدهید. از شست راست تان برای آرام تر بستن سوراخ بینی سمت راست تان استفاده کنید. حال به آرامی از طریق سوراخ چپ بینی تان تنفس کنید. پس از آن از انگشت انگشتری تان برای نگه داشتن سوراخ چپ بینی تان استفاده کنید. بعد شست تان را از روی سوراخ راست بینی تان برداشته و از طریق آن تنفس کنید. این کار را ۷ دفعه انجام دهید.
خوشبین شوید: با تمرین کردن می توان خوشبین تر شد، حتی اگر خودتان را شدیدا بدبین تصور کنید. بدبین منظور به رویداد مهم یا اضطراب آوری که پیش رو دارید فکر کنید. تمام اتفاقاتی که ممکن است بد پیش بروند را یادداشت کنید. بعد سه سناریوی واقع گرایانه بنویسید، یعنی ۳ صورت مختلفی که واقعا رویداد ممکن است پیش برود.
مثلا اگر می خواهید سر قرار بروید و می ترسید که احمق جلوه کنید، توجه داشته باشید که هم شما هم طرف مقابل ممکن است هرکدام کار احمقانه ای ازتان سر زده و هر دو سر آن بخندید. برای هر داستان منفی ای که نوشته اید سه داستان مثبت جایگزین بنویسید تا زمانیکه تمام اتفاقات فاجعه باری که به ذهن تان خطور می کند تمام شود.
با خمیربازی بازی کنید: بازی با خمیربازی می تواند موجب تفکر خلاقانه شده، دستان بی قرارتان را مشغول نگه دارد، به خالی کردن ذهن تان کمک کرده و کمی سرگرم تان کند. می توانید همینطوری با آن در دست تان بازی کنید یا چیزی با آن بسازید. اگر خمیربازی دوست ندارید می توانید نقاشی با رنگ و با انگشت، یا رنگ کردن کتاب های رنگی یا ساختن چیزی کاردستی مانند را امتحان کنید. از دستان تان برای درست کردن چیزی استفاده کنید.
متفکرانه قدم بزنید: می توانید اطراف محل کار، خانه، یا پارکی که در نزدیکی تان است قدم بزنید. هدف این است که توجه تان به اطراف تان باشد. با سرعتی معمولی قدم بزنید، حواس تان به حرکت پاهایتان و اینکه چطور وزن بدن تان حرکت می کند باشد. به نفس کشیدن تان توجه کنید. به صداهایی که می شنوید توجه کنید. به هر نوع بو و رایحه ای که می شنوید توجه کنید. به رنگ ها و اشکال اجسام اطراف تان توجه کنید. وقتی قدم زدن تان تمام شد و داشتید برمی گشتید باز هم توجه تان معطوف به قدم زدن تان باشید. برخورد پاها با زمین و لرزشی که در ران هایتان ایجاد می شود را حس کنید.
قوه ی تخیل تان را رها کنید: تخیل تان چیز ارزشمندی است، می تواند شما را به سمت نوآوری و خلاقیت هدایت کرده و سرگرم تان کند، به شما انگیزه بدهد، حواس تان را پرت کند، خوشحال تر و از خود بیخودترتان کرده و تمام این ها بر شادی و رضایت تان در زندگی بیفزایند.
برای رها کردن قوه ی تخیل تان چشم هایتان را بسته و ببینید که ذهن تان شما را به کدام سمت و سو می برد. بعد ۲ چیز مختلف را با هم ترکیب کرده تا از آن ها چیزی جدید، عجیب و حتی خنده دار در بیاورید. مثلا فردی را می بینید که سگش را برای قدم زدن آورده و پرنده ای که بالای سرش پرواز می کند. با ترکیب این ها مثلا تصور کنید که فرد پرنده را برای قدم زدن آورده و سگ بالای سرش پرواز می کند.
راه دیگر این است که به چیزی که در کودکی مجذوب آن بوده اید فکر کنید. مثلا جادوگرها، اژدهاها، اسب های تک شاخ یا فکر اینکه حیوانات می توانند صحبت کنند. هر چه که هست انرژی تان را برای واقعی متصور شدن آن بگذارید.
هر کدام از فعالیت هایی که بیشتر با آن راحت هستید را انتخاب کرده و آن را تبدیل به بخشی از زندگی روزمره تان کنید. به یاد داشته باشید که کارهای کوچک گاهی اوقات می توانند تاثیرات عظیمی داشته باشند. مثلا به بالش تان اسانس لوندر بزنید، صبح ها شعری قشنگ در تخت تان بخوانید یا موقع شام درست کردن آهنگ مورد علاقه تان را پخش کنید یا موقع غذا خوردن دعایی عمیق بکنید. زندگی از همین کارهای کوچک کوچک ساخته شده.