آیا احساس می کنید ارزش دوستی حقیقی در جامعه امروزی کمرنگ شده است؟ به نظر می رسد تمامی جنبه های جامعه فعلی بر اساس تقلب و سطحی نگری است. سیاست مداران فاسد تظاهر می کنند که به سلامت مردم خود اهمیت می دهند. اینفلوئنسرهای سطحی نگر با صحبت کردن درباره موضوعات سخیف و مسخره کردن خودشان تبدیل به الگوهای امروزی جامعه شده اند. سلبریتی های خود شیفته از بنیادهای خیریه به عنوان ابزار بازاریابی برای تبلیغ خود و کسب توجه بیشتر استفاده می کنند. امروزه به لطف شبکه های اجتماعی بیش از گذشته شاهد این قبیل ظاهرسازی ها هستیم. مصرف گرایی نیز نقش مهمی در این زمینه بازی می کند. مصرف گرایی درک ما را نسبت به زندگی به شیوه های مختلفی مخدوش کرده است.
پس بیایید درباره اینکه چرا رابطه دوستی حقیقی در جامعه امروز نادرتر شده صحبت کنیم.
-
همانند یک شیء برخورد کردن با دیگران عادی شده است
ذهنیت مصرف گرایی تنها روی درک شما از اشیا تاثیر نمی گذارد. مصرف گرایی فقط مربوط به فراوانی اجناس در بازار و گزینه های بیشماری برای انتخاب از مابین آنها نیست. ذهنیت مصرف گرایی به قدری در ذهن ما نهادینه شده است که ما به یکدیگر به چشم کالاهای مصرفی نگاه می کنیم. برای همین است که بسیاری از افراد امروزه به روابط دوستی از زاویه دید بده بستان نگاه می کنند. انتظاراتی که برخی از روابط و دوستی های خود دارند مانند یک لیست بلند بالای خرید از سوپرماکت است لیستی مملو از من میخواهم ها و من نیاز دارم ها . اما من مایلم تا و من آماده ام تا ها چطور؟ تعداد کمی از افراد آماده اند تا برای دیگران کاری انجام دهند. بسیاری از آنها فقط انتظار و خواست دارند. به نظر می رسد تامین خواسته و نیازهای فردی در یک رابطه دوستی جای داشتن ارتباطی معنادار با یکدیگر را گرفته است. با این نوع طرز فکر چه نوع رابطه دوستی میتوان تشکیل داد ؟ تنها روابطی دروغین و سطحی.
-
خوب بودن از واقعی بودن مهم تر است
خواست دوست داشته شدن و پذیرفته شدن کاملا طبیعی است اما شبکه های اجتماعی این خواست را به سطح جدیدی از خود رسانده اند. این میل و خواست دیگر از حد یک نیاز طبیعی انسانی فراتر رفته و تبدیل به یک اعتیاد شده است. ما در اینستاگرام و فیسبوک چه می بینیم؟ پروفایلهای بیشماری از چهره های بی نقص که وجود ندارند، احساسات زیبایی که همگی دروغین اند و کلمات به ظاهر معناداری که هیچ معنایی ندارند. این میل شدید برای کامل به نظر رسیدن به زندگی های شخصی ما نیز نفوذ کرده است. به نظر می رسد که مهمترین چیز در یک رابطه خوب به نظر رسیدن است. نه اینکه انسانی خوب باشید بلکه خوب به نظر برسید. شما باید به دیگران لبخند بزنید ( حتی اگر از آنها متنفرید )، گفتگویی دوستانه داشته باشید ( حتی اگر شخصی که با او صحبت می کنید کوچکترین اهمیتی برای شما نداشته باشد ) و حرفهای دلنشین بزنید ( حتی اگر به حرفهای خود باور نداشته باشید )
افراد رک گو که از گفتن حقیقت ابایی ندارند بی احساس و غیرقابل تحمل تلقی می شوند. از ما انتظار می رود که حرفهای خود را تملق گونه بیان کنیم. اما تفاوت بزرگی بین ذاتا مهربان بودن و تظاهر به مهربانی کردن وجود دارد .
-
ارتباطات معنادار و طولانی مدت دیگر ارزشی ندارند
یک جامعه مصرف گرا نه تنها ما را به سمت سوء استفاده کردن از دیگران سوق می دهد بلکه ارزش دوستی را به ما نمی آموزد. هفتاد سال پیش اگر یخچال شما ناگهان خراب می شد اولین فکری که به ذهنتان می رسید تعمیر کردن آن بود. امروزه ما سریعا به فکر جایگزین کردن آن می افتیم. اما خرید یک یخچال جدید چه ربطی به دوستی دارد؟ ممکن است ما حتی متوجه نباشیم اما این دیدگاه نسبت به اشیا بر روی ادراک ما تاثیر بسیار زیادی دارد . این رویکرد بذر ایده را در ذهن ناخودآگاه شما می کارد که اشیا و انسانها ارزشی ندارند زیرا به راحتی قابل جایگزین کردن هستد .
به دلیل عادت کردن به فراوانی اسیر این توهم می شویم که اگر اوضاع خوب پیش نرود همیشه میتوانیم دوست جدیدی برای خود انتخاب کنیم. یک دوست، همسر و شریک روحی جدید. اما مشکل آن است که روابط انسانی به این شکل عمل نمی کنند. گاهی اوقات شما لازم است رابطه قبلی تان را ترمیم کنید تا اینکه آن را بر هم زده و سراغ رابطه بعدی بروید.
جمع بندی
وقتی به همه این موارد فکر می کنید، این احساس به شما دست می دهد که جامعه ما از حقیقت و ارزشهای اصیل انسانی دورتر و دورتر می شود. به نظر می رسد معنای یک رابطه دوستی حقیقی و روابط پایدار هر روز کمرنگ تر می شود و ما نمیتوانیم کار زیادی برای آن انجام دهیم. تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم حفظ ارزشهای اخلافی و برقرار روابط معنادار در زندگی خود است.