۴ قانون روانشناسانه که واقعیت مثبت تری برایتان رقم می زنند

۴ قانون روانشناسانه که واقعیت مثبت تری برایتان رقم می زنند
امتیاز به این post

روانشناسی علمی است که پرده از رمز و رازهای دنیای درونی ما برمی دارد. با این حال گاهی اوقات حتی می تواند واقعیتی را که در آن زندگی می کنیم تغییر شکل دهد. درست به مانند دنیایی که در آن زندگی می کنیم، روان ما هم از قوانینی پیروی می کند که ما در حین رشد و بزرگ شدن برای سیستم  باورهایمان تعریف کرده ایم.

بعضی ازاین قوانین در پیمایش دنیا، درک دنیا و ذخیره ی انرژی در ما به ما کمک می کنند. اما بعضی از قوانین هم هستند که از مد افتاده و منسوخ هستند. ازهمین رو ما باید سیستم عامل روان مان را با قوانینی که زندگی را به کام مان شیرین تر می کنند به روز رسانی کنیم. در ادامه ۴ قانون روانشناسانه را معرفی می کنیم که با دنبال کردن آنها دنیا را خوشرنگ تر دیده و واقعیت دلچسب تری برای ذهن تان رقم زده می شود.

۱_ قانون حضور:

هیچ گذشته ای وجود ندارد چرا که هر لحظه حاضر و حال است. هیچ آینده ای وجود ندارد چرا که هنوز خلق نشده. تمام آنچه دارید، تمام آنچه داشتید و تمام آنچه که خواهید داشت لحظه ی حال است. تمام وجودتان در لحظه ی حال متمرکز شده. در لحظه ی حال است که می توانید تاثیرگذار بوده و تغییری ایجاد کنید. گذشته، آینده، آینده ی احتمالی، همگی فکر، خاطره و فانتزی های ذهنی هستند که سعی می کنید براساس تجربیات گذشته، از رویشان پیش بینی هایی انجام دهد. اما حال، زمانی است که می توانید از دور باطل خارج شوید، مسیرتان را تغییر دهید، چیزهای جدید یاد گرفته و دست به کارهای شگرف بزنید. تمام حرف این قانون این است که سعی کنید تمرکز و آگاهی تان را بیشتر معطوف به لحظه ی حال کنید.

۲_ قانون آینه ها:

روانشناس ها می گویند که هرکسی که دور اطراف خود دارید، در اصل بازتابی از یکی از جنبه های روانی تان است. مردم مردم هستند، آنها موجودات زنده ای با اراده ی آزاد هستند، اما نحوه ی درک آنها توسط شما، اعمال شان، ویژگی هایشان مربوط به پدیده ی بازتاب می شود. از آنجا که نمی توانیم هیچکس را عمیقا و کاملا بشناسیم، براساس صفات و ویژگی های خودمان، شخصیت آنها را مفروض می شویم. بنابراین وقتی کسی شما را ناراحت می کند، شما را به یاد چیزی در درون تان انداخته که از آن خوشتان نمی آید. در اصل شما به ویژگی هایی در دیگران جذب می شوید که نمی توانید در خودتان پیدا کنید. هدف این قانون این است که جوری به دیگران نگاه کنید تا به لحاظ جنبه های مختلف بهتر بتوانید خودتان را بشناسید.

۳_ قانون وابستگی:

یکی از قوانینی که سفت و سخت باید دنبال کنید این است که بدانید هیچ چیز و هیچکس، هیچ چیزی به شما بدهکار نیست. شما در انتخاب های خود مختارید و می توانید از اراده ی آزادتان استفاده کنید و طلبکار نباشید. اگر به کسی کمک می کنید باید کمک کنید چون این کار را خودتان انتخاب کرده اید، نه به خاطر اینکه اتفاق خوبی برایتان بیفتد یا وجهه ی مثبتی پیدا کنید. هرکاری که می کنید، باید بدانید که کسی چیزی به شما بدهکار نیست. شما در انتخاب اعمال تان آزادید، بنابراین اگر می خواهید به سهم خود کار خیری در دنیا انجام دهید، آن را بی قید و شرط انجام دهید.

۴_ قانون خوش بینی:

چه خوشبینید، چه بدبین یا واقع گرا ، باید بدانید که زمان در گذر است و اوضاع تغییر می کند.حق با کیست، چه کسی اشتباه می کند، چه کسی ساده لوح است، هیچ کدام اهمیتی ندارند.  هیچ کس نمی تواند واقعا ذات حقیقی واقعیت را توصیف کند. پس فرقی نمی کند که خود را چطور می انگارید و دسته بندی می کنید، شما همیشه در حال زندگی در فانتزی ای هستید که ذهن تان ساخته. شما واقعیت را براساس اطلاعاتی که ذهن تان دریافت می کند شکل می دهید و قوانینی  که بر این اطلاعات اعمال می کنید برپایه ی دانشی است که آموخته اید. هر فرد براساس دیدگاه، خاطرات و ادراک خود، واقعیت متفاوتی را زندگی می کند. پس چرا دید و دیدگاهی که واقعیت مثبت تری برایتان رقم می زنند را انتخاب نکنید؟ این قانون عنوان می کند که این شما هستید که به واقعیت زندگی تان معنا می دهید و بهتر است سعی کنید تا آگاهانه آن را از فیلترهای مثبت رد کنید.

منبع

خروج از نسخه موبایل