هر کسی از دست خودش ناراحت می شود اما نکته مهمی که باید به خاطر داشت آن است نباید به مدت طولانی از دست خودتان عصبانی بمانید. باید دوباره بلند شوید و گرد و خاک رو از خود پاک کنید.
همه ما اشتباه می کنیم اما گاهی به مدت طولانی روی اشتباهمان می مانیم. ما کارهای خوب نیز انجام می دهیم اما به نظر می رسد خیلی زود با انتقاد کردن از خود همه تعریف و تمجیدها را از یاد می بریم. وقتی خودمان را عصبانی می کنیم به مدت طولانی از دست خود ناراحت می مانیم. ممکن است این موضوع طبیعی به نظر برسد اما رفتاری ناسالم است.
نکاتی که در زمانی عصبانی بودن از خودتان باید به یاد داشته باشید
بهترین روش برای نزدیک شدن به این موضوع تنها آن نیست که به خودتان بگویید عصبانیت دیگر بس است. بلکه باید بدانید که عصبانی ماندن به مدت طولانی حرکت صحیحی نیست.
در حالی که به کارهای منفی خود فکر می کنیم باید از کارهای مثبت مان نیز قدردانی کنیم. بیشتر از همه باید خودمان را به یاد بیاوریم. در زیر به چند نکته اشاره میکنیم.
-
نسبت به خود شیفتگی آگاه باشید
وقتی به عصبانی بودن از خود ادامه می دهید، از خود متنفر می شوید. تنفر از خود شکلی سمی از ناامیدی است که در آن از اشتباهاتی که مرتکب شده اید احساس انزجار می کنید. در نتیجه از خودتان متنفر می شوید. ممکن است فکر کنید خود شیفتگی یعنی بیش از حد شیفته افکار و رفتار خود بودن . در واقع خود شیفتگی روی دیگر سکه است. خود شیفتگی می تواند به معنای درگیر شدن در تفکرات منفی نسبت به خود نیز باشد. مراقب احساسات تنفر امیز نسبت به خود باشید تا اسیر خود شیفتگی نشوید. هیچ گاه نباید خودتان را بیش از حد دست بالا یا پایین بگیرید.
-
خودتان را دوست بدارید
هیچ گاه فراموش نکنید که شما موجودی ارزشمند هستید. و از آنجایی که ارزشمندید اشتباهات شما تنها اشتباه هستند نه چیزی بیشتر. برخی اشتباهات عواقب شدیدتری نسبت به اشتباهات دیگر دارند. و سپس انتخابهایی وجود دارد که شما و دیگران را آزار می دهد . صرف نظر از هر اشتباهی که کرده اید باید خودتان را دوست داشته باشید. دوست داشتن خود باعث می شود اشتباه کمتری مرتکب شوید زیرا میدانید با قدرت خود به هر چیزی که میخواهید می رسید.
-
اخلاق تان را کنترل کنید
عصبانیت شیوه عجیبی برای بالا بردن صدا دارد. در حالیکه برخی از مردم میتوانند خود را کنترل کنند برخی دیگر با گذشت زمان عصبانی تر می شوند و در نتیجه به تنفر از خود می رسند . وقتی اشتباه یا انتخاب بدی را مرتکب می شوید یادتان باشد در اسرع وقت مراقب عصبانیت تان باشید زیرا در این صورت می توانید تنش آتشین خود را کنترل کنید. اگر بتوانید خیلی زود نارضایتی خود را متوجه شوید، ممکن است تبدیل به الگوی تنفر از خود نشود .
-
شما انسان هستید
شما چه زمانی بی عیب و نقص شدید؟ درست است هیچ وقت. شما باید بدانید که یک انسان هستید. اشتباه کردن و انتخاب مسیر غلط در حین رشد کردن اتفاق می افتد. از زمانی که کودک نوپایی بودید زمین خورده اید و برخاسته اید. حال دیگر مانند قبل زمین نمی افتید اما حتما دسته گل به آب می دهید. این بدان معنا نیست که لایق مجازات طولانی مدت هستید. شما انسان هستید. اگر در گذشته اشتباهی مرتکب شده اید باز هم در آینده مرتکب می شوید. پس بهتر است به خودتان سخت نگیرید
-
منتقد درونی خود را خاموش کنید
گاهی اوقات منتقد درونی مان از کنترل خارج می شود. مثلا با کسی وارد رابطه می شویم و رابطه مان خوب پیش نمی رود. اما این بدین معنا نیست که ما مقصریم. با آنکه ممکن است بخشی از اتفاقی که افتاده تقصیر ما باشد، اما نباید اجازه دهیم منتقد درونی مان ما را بی ارزش نشان دهد . یادتان باشد منتقد درونی شما باید به شما کمک کند به آدم بهتری تبدیل شوید. نه اینکه در شما احساس بی ارزشی ایجاد کند. اگر منتقد درونی تان شروع به تحقیر کردن شما کرد، به او بگویید ساکت باشد. وقتی بعدها در کار دیگری موفق شدید از خودتان تشکر می کنید
-
از اشتباهاتتان درس بگیرید
موضوع دیگری هست که باید به خاطر داشته باشید. تصمیمات بد و اتفاقات برای آن هستند که به شما در یادگیری کمک کنند. آنها قصد محکوم کردن شما را ندارند . وقتی کار آسیب رسانی انجام می دهید یا پروژه ای را نابود می کنید، آن را به چشم شکست نبینید و خودتان را سرزنش نکنید. وقتی کسی را ناراحت می کنید آن را به عنوان موقعیتی برای بهتر شدن و تقاضای بخشش کردن در نظر بگیرید. بیشتر خصوصیات آن فرد را بشناسید تا احتمال ناراحت کردن او را در دفعه بعدی کاهش دهید. وقتی به جای تنفر از خودتان از اشتباهاتتان درس بگیرید، میتوانید به دیگران نیز در این کار کمک می کنید
-
عصبانیت خوب و عصبانیت بد
بین عصبانیت مثبت و منفی تفاوت وجود دارد. ممکن است وقتی کار بدی انجام می دهید از دست خودتان عصبانی شوید و ایرادی ندارد .اما وقتی عصبانیت شما را از فردی مثبت به فردی تلخ تبدیل می کند پس خشم تان از احساسی سالم به احساسی ناسالم تبدیل شده است.