۸ دروغی که مانع از شاد بودن شما می شود

ما معمولا به خودمان دروغهایی می گوییم که شادی مان را نابود می کند. و این در حالیست که حتی ما از این موضوع آگاه نیستیم.

در زیر به چند دروغ اشاره می کنیم که شما با گفتن آنها به خود مانع از شادی تان می شوید:

• اگر کمتر کار می کردم شادتر بودم

معمولا ذهن ما این طور استدلال میکند که اگر کار نمی کردیم شادتر بودیم. ما زندگی ای پر از لذت را تجسم می کنیم و به غلط بر این باوریم که این زندگی ما را شادتر می کند. با این حال واقعیت آن است که منفعل بودن علت اصلی حوصله سررفتگی و افسردگی است. ما ذاتا موجوداتی سخت کوش و خلاق هستیم. ما باید مشکلات را حل کنیم و برای شادتر بودن خودمان را ارتقا دهیم. بلند شوید و از دل و جان برای انجام کار معناداری تلاش کنید تا ببینید شادی تان در زندگی چقدر بیشتر خواهد شد.

• مشکل من نیست. مشکل آنهاست

ذهن ما تلاش می کند ما را به این باور برساند که علت شادنبودن ما اطرافیان مان هستند – از جمله همسر یا والدین. ما به سرعت تقصیر را گردن این و آن می اندازیم. البته  که در انجام هر کاری دو طرف دخیل است و به همان نسبت که دیگران را سرزنش میکنیم از بخت بد آنها نیز ناراحت می شویم. ما باید مسئولیت زندگی مان را به عهده بگیریم و هر کاری در توان داریم برای ارتقای شرایط مان انجام دهیم. وقتی مسئولیت زندگی مان را بپذیریم، زیربنایی محکم برای شادی حقیقی مان می سازیم.

• برای شاد بودن باید راز شادمانی را بدانم

به احتمال زیاد هیچ رازی برای شادمانی وجود ندارد. هر چه قدر که کتابهای خودیاری و بهترین نویسندگان و حتی ذهن خودمان بخواهند ما را متقاعد کنند، هیچ رازی در مورد شاد بودن وجود ندارد. در عوض، میتوانید تصویری از آینده تمام وکمال خود تجسم کنید، استراتژی هایتان را تنظیم و سپس برای بدست آوردن اهدافتان با پشتکار تلاش کنید. با پذیرفتن این موضوع، سریعتر در مسیر کامیابی زندگی قرار می گیرید و دستور العملی کم یاب برای شادمانی پیدا می کنید.

• اگر آن چیز مال من بود …

ذهن ما قصد دارد این باور را در ما بوجود بیاورد که اگر شغل درست و حسابی، خانه، ماشین و چیزهای دیگری داشتیم، شادتر زندگی می کردیم. ایرادی ندارد که ما بهترین چیزها و موقعیتها را بخواهیم اما این موضوع به طور اتوماتیک باعث شادی ما نمی شود. رفاه مادی برای مدتی میتواند شما را شاد نگه دارد، اما تاثیر آن موقتی است. هر کسی که به دنبال شادی ماندگار است، باید به یاد داشته باشد که خواسته های آدمی بیشمار است و هیچ گاه نمیتوان همه آنها را تامین کرد.

• من عاشق متعلقاتم هستم و نمیخواهم آنها را تغییر دهم

با فکر کردن به این شیوه، ما شرایطی برای شکست آنی خود فراهم می آوریم. زندگی سفری دائم التغییر است. برخی از این تغییرات قابل کنترلند و برخی نیستند. مقاومت در برابر تغییر یا تلاش برای به دست گرفتن کنترل هر چیزی منجر به شکست می شود. تغییر اجتناب ناپذیر است. شما باید تغییر را بپذیرید و بیاموزید تا مسیر زندگی خود را در جریانی مستمر از تغییرات پیش ببرید. توانایی انطباق پذیری اهمیت بسیاری در زمینه شادمانی کلی دارد.

• اگر اتفاقی برای من نیافتاده تا ابد نمی افتد

ذهن ما همیشه در زمانی که چندگام با موفقیت فاصله داریم دچار یاس و ناامیدی می شود. پشتکار داشتن برای رسیدن به شادمانی اهمیت زیادی دارد. هیچ گاه اجازه ندهید ذهنتان با این دروغهای فریبنده شما را گول بزند. شما از فردای خود خبر ندارید.

• من از انجام کارهایی که متنفرم دوری می کنم

این دروغ در رابطه با وظایف پیچیده تری است که ذهن مان تلاش می کند ما را برای نشان دادن چنین رفتارهایی متقاعد کند. متاسفانه این کارها بیشترین ثمره را برای ما دارند. انجام چه کارهایی را پشت گوش می اندازید؟ دلیلش چیست؟ طفره رفتن و دور شدن از موضوعات مهمی که باید به آنها بپردازید تنها باعث به تاخیر انداختن لحظه فرارسیدن شادی به زندگی تان می شود. اگر برای تحقق اهداف تان تلاش کنید آتش شادی خود را شعله ور تر کرده اید.

• دنیا خطرناک است و اتفاق ناگواری برای من خواهد افتاد

ذهن منطقی مان به ما می گوید که موارد زیادی خارج از حیطه کنترل مان وجود دارد. مثل فجایع طبیعی، جرایم، بحران اقتصادی. ترس احساس قدرتمندی است و در زمانی که ذهن مان می خواهد کنترل کارهایمان را به دست بگیرد، مورد استفاده قرار میگیرد. با این حال لزومی ندارد روی کارهایی که ممکن است اشتباه پیش بروند تمرکز کنیم.  با این کار خودتان را از لذت بردن از زندگی محروم میکنید.