حتما این سوال برای شما هم پیش آمده که درونگرا هستید یا برونگرا؟ بعضی افراد به راحتی می توانند تشخیص دهند که کدامند، اما بعضی افراد نه. این ها هم در جفت این دسته بندی ها جای می گیرند هم در هیچ کدام شان. انگار که جایی در آن وسط باشند. این افراد به دسته ی میانه گراها تعلق دارند.
اینکه چقدر اجتماعی هستید خیلی زیاد بستگی به تولید دوپامین مغزتان دارد. در افراد مختلف، سطوح تحریک دوپامین در نئوکورتکس متفاوت است.
کسانی که ذاتا سطح بالایی از تحریک دوپامین دارند بیشتر درونگرا هستند چرا که دوپامین زیادتر ممکن است باعث تشویش و اضطراب در آنها شود. ناخودآگاه این افراد سعی می کند از هر گونه تحریک اجتماعی اضافه جلوگیری کنند و به همین خاطر است که درونگراها خیلی معاشرتی نیستند.
از سوی دیگر، کسانی که ذاتا سطح پایینی از تحریک دوپامین دارند بیشتر برونگرا هستند چرا که کم تحریک شدن این ناحیه از مغزشان باعث می شود احساس کسلی و افسردگی کنند بنابراین جهت تحریک شدن مغزشان برای داشتن حال و هوایی بهتر، به دنبال معاشرت اجتماعی بیشتر هستند.
با این حال عمده ی افراد تحریک دوپامینی که به این ۲ حد برسد ندارند. تحریک آنها روان تر و در نوسان تر است. گاهی ممکن است به تحریک بیشتر احتیاج داشته باشند و گاهی کمتر. این افرادی که ذاتا تحریکات در نوسان تری دارند، میانه گرا نامیده می شوند. طبق تحقیقات، دو سوم جمعیت جهان متعلق به این دسته بندی هستند. اما چون نمی دانند که اصلا چنین دسته بندی شخصیتی ای وجود دارد، خود را محدود به برونگرا یا درونگرا بودن محدود می کنند.
آیا شما هم میانه گرا هستید؟
شخصیت ساختاری از محرک ها و رفتارهاست که از جوانی آن را شکل می دهیم. مهم است بدانید چه شخصیتی دارید تا بتوانید از نقاط قوت تان بهره برده و راجع به نقاط ضعف تان هوشمندانه عمل کنید. اگر هر کدام از موارد زیر را تجربه می کنید، شما یک میانه گرا هستید.
۱_ به راحتی غرق در افکارتان می شوید اما به همین راحتی هم غرق در گفت و گو با دیگران می شوید.
۲_ در نظر برخی آدم ها ساکت و غیراجتماعی هستید اما در نظر برخی دیگر به شدت معاشرتی و اجتماعی هستید.
۳_ در زمینه ی اعتماد به دیگران، گاهی بسیار شکاک هستید و گاهی هم به راحتی اعتماد می کنید.
۴_ وقتی تنها هستید انرژی تان تخلیه نمی شوید. بعد از کلی معاشرت هم احساس خستگی نمی کنید (یا شاید هم هر دوی این موارد به یک اندازه انرژی تان را تخلیه می کنند).
۵_ دوستان تان هم نمی توانند انتخاب کنند که شما درونگرا هستید یا برونگرا.
۶_ به لحاظ عاطفی کنترل خودتان را به دست دارید، فرقی نمی کند در کنسرت هستید یا سر جلسه ی یوگا.
۷_ با به اشتراک گذاشتن افکار و ایده های شخصی تان با کسانی که به تازگی ملاقات کرده اید هیچ مشکلی ندارید.
۸_ بقیه به طرز عجیبی در بیان کردن مسائل خصوصی شان برای شما راحت اند.
۹_ گاهی خجالتی هستید و خیلی صحبت نمی کنید، گاهی هم سرشار از اعتماد به نفس بوده و به راحتی عنان گفت و گو را در دست می گیرید.
۱۰_ مودتان به شدت از هیجان زده و معاشرتی به خسته و نیازمند تنهایی (و برعکس) تغییر پیدا می کند.
۱۱_ تقریبا با تمام گروه ها جور در می آیید.
۱۲_ روابط می توانند برایتان دشوار باشند. چون گاهی اوقات تمام چیزی که می خواهید وقت گذرانی است و گاهی اوقات دیگر دوست دارید تنها باشید. این مسئله در ذهن شریک تان شک و تردید ایجاد می کند چرا که نمی تواند متوجه شود از او خوشتان می آید یا نه.
۱۳_ برای نزدیکان تان هم شخصیتی سرگرم کننده دارید و هم عمیق.
۱۴_ هم تنهایی بهتان خوش می گذرد و هم کنار دیگران.