افرادی که دنبال کار می گردند اصلا جمله “با شما تماس می گیریم” را دوست ندارند چون در واقع این جمله معمولا چیزی نیست جز حالت محترمانه تر “شما برای این کار مناسب نیستید”. به همین خاطر است که همیشه بعد از شنیدن این جمله سعی می کنیم حدس بزنیم کارفرما دقیقا کدام ویژگی ما را نپسندیده است. آیا تجربه کافی نداشته ایم؟ یا صاحب کار نتوانسته به طور کامل متوجه مهارت های ما شود؟ یا شاید اشتباه کردیم که در مورد نقص هایمان صادقانه حرف زدیم؟
در اینجا بر اساس مطالب سایت های جستجوی کار، نوشته های کارفرمایان و نظرات کاربران وبسایت ها، مشکل ترین سوالاتی که ممکن است در مصاحبه شغلی مطرح شوند و پاسخ های مناسب برای آنها را بررسی می کنیم.
نقاط ضعف شما چیست؟
از شوخی کردن درباره نقاط ضعف تان بپرهیزید و سعی نکنید با خنده این سوال را دور بزنید، بلکه صادقانه ضعف های خود را بپذیرید. جالب ترین حالت برای مصاحبه کننده این خواهد بود که ببیند با روش هایی، نقاط ضعف تان را به مزیت تبدیل کرده اید. به عنوان مثال یک سال پیش مهارت انگلیسی شما خیلی بد بود اما در دوره های آموزشی ثبت نام کردید و حالا می توانید راحت انگلیسی صحبت کنید. هیچ انسانی کامل و بی عیب و نقص نیست و کارفرما دوست دارد ببیند که مثل افراد پخته و بالغ با نقاط ضعف خود برخورد می کنید، یعنی اعتراف می کنید که نقص هایی دارید و البته تمام سعی تان را هم برای رفع آنها به کار می گیرید.
همکاران تان شما را چطور توصیف می کنند؟
ممکن است وسوسه شوید که در جواب این سوال حرف کنایه آمیزی بزنید یا شروع به تعریف و تمجید از خود کنید؛ اما چنین جواب هایی اصلا به نفع تان نیست. در واقع هدف مصاحبه کننده این است که ببیند آیا می توانید به شکلی منطقی خود را از دیدگاه اطرافیان ارزیابی کنید یا نه. می توانید تقریبا به این صورت به سوال فوق پاسخ بدهید: “فکر می کنم همکارانم بیشتر از … من خوش شان می آید” و نقاط قوت خود را نام ببرید. آیا وقتی همکاران تان نمی توانند کاری را انجام دهند شما کمک شان می کنید؟ خیلی عالی است. درباره اش صحبت کنید. با این شیوه، حرف هایتان خودستایی به نظر نمی رسد و در عین حال فرصت پیدا می کنید تا از خوبی های خود بگویید.
اگر قرار بود میوه باشید، چه میوه ای می شدید؟
هدف از این نوع سوالات انتزاعی، دیدن واکنش آنی داوطلبان است. آیا گیج می شوند؟ از پاسخ دادن طفره می روند؟ یا می گویند که این سوال را متوجه نمی شوند؟ هر کدام از این پاسخ ها می تواند به مصاحبه کننده نشان دهد که کارمند بالقوه اش در موقعیت های غیرمنتظره محل کار چگونه رفتار خواهد کرد. هیچ جواب صحیح یا غلطی برای این نوع سوالات وجود ندارد. فرقی ندارد که پرتقال را انتخاب کنید یا سیب را (هرچند که اگر از میوه ای خاص و غیر معمول نام ببرید، ممکن است مصاحبه کننده از خاص بودن تفکرتان خوشش بیاید). مهمترین مساله این است که دستپاچه نشوید بلکه با آرامش و لبخند پاسخ داده و دلایل انتخاب خود را هم شرح دهید.
خود را در یک کلمه توصیف کنید
برای توصیف خود می توانید هم از صفات و هم از اسامی استفاده کنید. کلمات را بطور تصادفی انتخاب نکنید، بلکه آنها را بر اساس شغلی که برای به دست آوردنش در مصاحبه شرکت کرده اید انتخاب کنید. مثلا اگر هدف تان ریاست یکی از بخش های سازمان است، در جواب بگویید “رهبر”. از برخی پاسخ های عمومی و کلی مانند “واقع گرا” یا “برونگرا” هم می توانید استفاده کنید.
اگر پرداخت حقوق تان را متوقف کنیم، آیا به همکاری تان با ما ادامه می دهید؟
معمولا مصاحبه شوندگان در پاسخ این سوال می گویند “بله” چون فکر می کنند این جواب دقیقا همان چیزی است که کارفرمای بالقوه شان از آنها انتظار دارد، یعنی تعهد کامل به کار و شرکت. اما واقعیت این است که کارفرما احتمالا می خواهد کارمندی را پیدا کند که ارزش و قدر مهارت های حرفه ای خود را می داند. به همین علت پاسخ درست این خواهد بود: “راستش را بخواهید نه “.
آیا سوالی هست که بخواهید از من بپرسید؟
معمولا مصاحبه با این پرسش به پایان می رسد، و خیلی خوب است که خود را برای پاسخ دادن به آن آماده کرده باشید. سوالاتی نپرسید که جواب شان را می توان به راحتی در همان آگهی استخدام یا نهایتا در وبسایت شرکت پیدا کرد. از طرف دیگر اینکه هیچ سوالی نپرسید هم ممکن است ذهنیت مصاحبه کننده را خراب کند. بعنوان مثال می توانید بپرسید فردی که قبلا این کار را انجام می داد چرا کارش را ترک کرده است. اگر این سوال را بپرسید با یک تیر دو نشان را زده اید: اولا مهارت های تحلیلی خود را به مصاحبه شونده نشان می دهید، و دوما قادر خواهید بود از اشتباهات کارمند قبلی درس بگیرید و آن اشتباهات را تکرار نکنید.
آیا نکته دیگری به ذهن تان می رسد که برای موفقیت در مصاحبه استخدامی مفید باشد؟