بهانه گیری و خشم، اضطراب، مخفی کردن احساسات واقعی و عزت نفس پایین – متاسفانه برخی والدین تمام این ویژگی های منفی را به کودکانشان انتقال می دهند. خودخواهی و بی تفاوتی آنها نسبت به کودکان شان تاثیر بزرگی روی دوران کودکی آنها می گذارد. در نتیجه کودکان شروع به انتقاد از خود کرده، احساس بی پناهی می کنند و در زندگی اجتماعی خود مشکل دارند. آگاهی از دلایل ترسها و اضطرابها به شما در درمان آن و داشتن زندگی بهتر کمک میکند.
-
شما از بازیچه شدن می ترسید
برخی از خانواده های سمی برای کنترل کردن اعضای دیگر خانواده آنها را بازیچه دست خود قرار می دهند. این رفتار طبیعی نیست و باعث سوء استفاده های احساسی می شود. با این کار دیگر شما به اطرافیان خود اعتماد ندارید و نمیتوانید با دیگران ارتباط برقرار کنید. بازیچه شدن توسط اعضای خانواده باعث دوری گزیدن از دیگران می شود.
-
در زمینه تعاملات اجتماعی و اعتماد کردن به دیگران دچار مشکل می شوید
وقتی کسی در محیطی پر تنش بزرگ شود، که اطرافیانش او را بازیچه قرار داده و از او سوء استفاده ی ذهنی بکنند، بر روانش تاثیر می گذارد. برخی والدین ممکن است نتوانند حمایت لازم را از فرزند خود به عمل آورند و در سناریویی دیگر ممکن است شخصی در خانواده ای زندگی کند که احساس کند همیشه باید کسی از او مراقبت کند. در آخر شما در زمینه اعتماد کردن به دیگران و پذیرفتن آنها به مشکل برمیخورید. مشکلات وابستگی دشوار هستند. آنها با مشاهده ی دائمی سوء استفاده های جسمی و احساسی، بدرفتاری و بی توجهی تصویر خود را از روابط می سازند. این افراد نمیدانند یک رابطه سالم چه شکلی است. آنها همیشه به طور ناخودآگاه منتظر دیگران هستند تا بیش از حد واکنش نشان دهند، آنها را برای کاری سرزنش کنند، خواسته ای از آنها داشته باشند یا آنها را ناامید کنند
-
با شکست خوردن کنار نمی آیید
کودکانی که در محیطی سمی بزرگ می شوند، ممکن است دائما احساس کنند به اندازه کافی خوب یا با ارزش نیستند. والدین آنها ممکن است همیشه درخواستهای زیادی از آنها داشته و آنها را به دلیل برآورده نکردن انتظاراتشان سرزنش کرده باشند. آنها عزت نفس پایینی داشته و از خود مراقبت نمی کنند. برای همین است که کوچکترین اشتباه یا شکستی آنها را می ترساند و منجر به خشم و ناراحتی می شود.
-
حس هویت فردی تان خدشه دار می شود
عزت نفس خانوادگی « مثبت » عنصری حیاتی برای ما در زمانی است که درباره سلامت روانی مان صحبت می کنیم. این کار به اندازه ی دوست داشته شدن و تعلق خاطر داشتن اهمیت دارد. اگر رابطه ی بین یک کودک و والدینش سوء استفاده گرانه باشد، کودک در رابطه با دنیای درونی و عزت نفسش به مشکل می خورد. این منجر به عوارض منفی از جمله اضطراب و حتی افسردگی می شود.
-
خودتان را زیاد سرزنش میکنید
عزت نفس پایین، که توسط والدین سمی ایجاد شده ست، باعث می شود کودک احساس احمق بودن، بی ارزش بودن و لیاقت نداشتن برای بدست آوردن چیزهای بهتر بکند. این کودکان در هر کاری که می کنند خودشان را نقد کرده، دچار تردید شده و دو دل می شوند. آنها پذیرفته اند که بدتر از دیگران هستند که باعث می شود از نظر ذهنی رنج ببینند اما نمیتواند شرایط را تغییر دهند زیرا حمایت روانی مورد نیاز را دریافت نمی کنند.
-
احساسات خود را در الویت آخر قرار می دهید
والدینی که از نظر کلامی یا فیزیکی سوء استفاده گر هستند، احساسات کودک خود را نادیده می کنند. به علاوه اگر فرزندان بخواهند احساسات خود را بیان کنند، باعث بدرفتاری بیشتر از سوی خانواده می شود. در نتیجه آنها در حین بزرگ شدن احساسات دیگران را در الویت می گذارند. سرکوب کردن احساسات از هویت فردی اشخاص تاوان می گیرد. آنها نمیتوانند خود را بشناسند، احساساتشان را متوجه نمی شوند و نمیدانند در زندگی چه میخواهند. بنابراین خودشان را در حوزه هایی از زندگی که اهمیت دارند پرورش نمی دهند زیرا از نظر ذهنی همیشه به دلیل نداشتن رابطه ای نزدیک با والدین یا عدم قطعیت عقب نگه داشته شده اند.
-
همیشه احساس میکنید کودک بی پناهی هستید
والدین سمی گاهی اوقات نمی پذیرند که کودکشان بزرگ شده است. کودک هر سن و سالی که داشته باشد، این والدین همیشه با او مانند یک نوزاد بی پناه رفتار می کنند. آنها میخواهند کنترل کنند و دستور بدهند و اگر مقاومتی ببینند خود را ناراحت نشان می دهند تا در کودکشان احساس گناه بوجود بیاورند. اگر کودک نتواند تصمیمات زندگی خودش را بگیرد، به حریم خصوصی اش تجاوز شود و خود را مانند یک فرد مستقل احساس نکند، نمیتواند وارد جامعه شود.
-
معمولا دچار اضطراب می شوید
کودکانی که از خانواده ای سمی می آیند، دچار اختلالات اضطرابی می شوند. این اتفاق به دلیل عدم ثبات خانواده، بدرفتاری های فیزیکی و ذهنی، و کمبود حس امنیت ایجاد می شود. کودکانی که تجربه اضطراب ندارند در زمینه تمرکز کردن به مشکل می خورند و ممکن است احساس بیقراری و نگرانی به آنها دست داده یا عصبی شوند.