آیا افراد خودشیفته برای کارهای خود احساس گناه می کنند ؟

آیا افراد خودشیفته برای کارهای خود احساس گناه می کنند ؟
امتیاز به این post

امروزه افراد خود شیفته در همه جا دیده می شوند. از سلبریتی های خودشیفته گرفته تا دوستان فیسبوکی تان که عکسهای فیلترشده ای از خود می گذارند . خودشیفته ها نفس پر مدعایی دارند که بیش از حد احساس مهم بودن می کنند. آنها متکبرند، و برای رسیدن به خواسته خود، شما را بازیچه خود قرار می دهند. اما آیا افراد خودشیفته برای کارهایشان احساس گناه می کنند؟ یا به قدری احساس مهم بودن می کنند که دچار عذاب وجدان نمی شوند ؟ خودشیفته ها برای گستاخی های خود عذرخواهی نمی کنند زیرا با قربانیان خود همدلی ندارند. قبل از یافتن پاسخ این سوال باید دو عامل را در نظر بگیریم. اول دسته بندی کردن افراد خودشیفته و بررسی منظور ما از واژه ی گناه است.

دسته بندی افراد خود شیفته

افراد خود شیفته به دو دسته تقسیم می شوند

  • خودبزرگ بین
  • آسیب پذیر

کدام دسته از افراد خودشیفته احساس گناه می کنند : خودبزرگ بین یا آسیب پذیر؟

هر دو دسته از افراد خودشیفته همدلی ندارند، احساس حقانیت می کنند، نفس پرمدعا و عزت نفسی بالایی دارند. اما تفاوتهایی بین آن دو وجود دارد

خودشیفته های خودبزرگ بین

خودشیفته های خود بزرگ بین، نسبت به ارزش فردی خود اغراق می کنند. آنها به شدت اعتماد به نفس دارند، که باعث می شود توانایی های خود را بیش از حد زیاد بدانند. خودشیفته های خودبزرگ بین از نظر اجتماعی سلطه گرند و به شدت دیگران را بازیچه خود قرار می دهند . فرد خودشیفته ای که خودبزرگ بینی دارد احساس می کند در هر کاری بهترین است. اگر مورد تشویق قرار نگیرد یا دیگران او را نشناسند، یا از او بت نسازند، عصبانی می شود. خودشیفته های خودبزرگ بین عصبانیت خود را بر سر مخاطبانشان خالی می کنند. آنها از احساس شما بی خبرند و برایشان اهمیتی ندارد  زیرا تنها چیزی که برایشان مهم است آن است که در مرکز توجه باشند.

حتما بخوانید:   برای آنکه تبدیل به فردی آرامتر شوید هر روز این چهار کار را انجام دهید

افراد خودشیفته ی آسیب پذیر

خودشیفته های آسیب پذیر متفاوتند. با آنکه آنها نیازمند تعریف و تمجید دیگران هستند، احساس بی ارزش بودن می کنند و عزت نفس پایینی دارند. در حالی که خودشیفته های خود بزرگ بین پرخاشگر و متکبرند، خودشیفته های آسیب پذیر تدافعی هستند و از درگیری بیزارند. خودشیفته های آسیب پذیر از عقده حقارت رنج می برند و به تمجید و تشویق دیگران برای بالا بردن اعتماد به نفس پایینشان نیاز دارند. آنها به شدت میخواهند که دیگران آنها را ستایش کنند و نسبت به انتقاد حساسند و از اینکه دیگران در مورد آنها چه فکری می کنند نگرانند.  همانند خودشیفته های خودبزرگ بین، خودشیفته های آسیب پذیر همان خشم و عصبانیت را احساس می کنند اما این احساسات را درون خودشان می ریزند.

حال که بیشتر در مورد افراد خودشیفته آموختیم، در فهم این موضوع که آیا افراد خودشیفته احساس گناه می کنند چه کمکی به ما می کند؟ ابتدا مفهوم گناه را بررسی می کنیم و سپس تصمیم میگیریم که افراد خودشیفته ی خودبزرگ بین احساس گناه می کنند یا خودشیفتگان آسیب پذیر؟

گناه چیست؟

چه چیزی باعث می شود فردی احساس گناه کند؟ ممکن است فکر کنید این سوال آسان است. وقتی کسی کار بدی انجام می دهد، نسبت به آن احساس گناه میکند.

اما موضوع به این سادگی ها نیست. بلکه به فرد بستگی دارد. مثلا یک بیمار روانی مانند تِد باندی، برای کارهای خود احساس گناه نمی کرد.

مطالعات رفتاری نشان می دهند که یک انسان نرمال، در صورت انجام کارهای غیراخلاقی احساس گناه می کند. اما همچنین نشان می دهند که همراه با حس گناه، شرمساری را نیز احساس می کنند. بنابراین این دو احساس به هم بسیار نزدیکند .

گناه در برابر شرم

گناه و شرم اشتراکات زیادی دارند. هر دو احساسات منفی ای هستند که در اثر رفتاری بوجود می آیند که بر خلاف کدهای اخلاقی فرد می باشد. اما کمی با یکدیگر فرق دارند :

شرم: « من کار بدی انجام داده ام »

گناه: « من آدم  بدی هستم »

گناه: گناه احساسی است که در اثر پشیمان شدن از انجام کاری که سبب صدمه زدن شده است به ما دست می دهد. انسانهای همدل، بیشتر گناه را احساس می کنند، زیرا میتوانند تاثیر کارهای خود را بر دیگران تصور کنند. افراد به دلایل مختلفی احساس گناه می کنند. مثلا برای خیانت کردن به شریک خود، پول برداشتن بدون سوال کردن، بددهنی کردن به یک دوست خوب، و غیره. گناه، بازتاب ما در زمانی است که بر خلاف اخلاقیات  و ارزشهای کلیدی مان حرکت می کنیم. اما آیا اگر اخلاقیات یا اصول ارزشی ای برای خود نداشته باشیم باز هم احساس گناه می کنیم؟

حتما بخوانید:   7 دلیل برای جذب افرادی با عزت نفس پایین

شرم

شرم به طور کلی معقوله ی دیگری است. شرم احساسی است که نسبت به خودمان داریم. شرم نوعی خود ارزیابی است. شکلی از انتقاد از رفتار و اعمال خود است. شرم در ارتباط با روان رنجوری بالا، عزت نفس پایین، و احساسات منفی نسبت به خود است. در نتیجه، حس گناه و شرمندگی احساسات مربوط به خود – انتقادی و ناراحتی از شکستهای خود است. به بیان دیگر، حس گناه و شرم، احساسات خود – انتقادگری هستند که در زمانی که از اعمال خود ناراضی هستیم شعله ور می شوند. اما انتقاد از خود معقوله دیگری است و اهمیت دارد چرا که توضیح می دهد خودشیفته های خودبزرگ بین و خودشیفته های آسیب پذیر چگونه گناه را تجربه میکنند. دو نوع انتقاد از خود وجود دارد :

  • سرزنش بیرونی : فرد گناهکار است اما فکر می کند حق دارد هر کاری که دوست دارد انجام دهد. او صاحب قدرت است و تمایل به صدمه زدن به دیگران دارد.
  • سرزنش خود : فرد کودن و احمق است اما احساس شرمندگی و تحقیرشدگی می کند. او قدرت کافی برای تامین استانداردهای خود را ندارد .

آیا افراد خودشیفته احساس گناه می کنند و احساس همدلی چه ارتباطی با این موضوع دارد ؟

خودشیفته های خودبزرگ بین و آسیب پذیر، رفتارهای غیراخلاقی از خود نشان می دهند تا نیازهایشان را ارضا کنند. هر دو دسته از خودشیفته ها حس همدلی کمی دارد . خودشیفته ها تنها به خود فکر می کنند. آنها در مرکز جهان قرار دارند و تاثیر کارهایشان را بر اعمال دیگران در نظر نمی گیرند . آنها نمیتوانند خودشان را جای دیگران بگذارند. پس خودشیفته ها چگونه حس گناه را تجربه می کنند؟

آیا فرد خوشیفته ای که خودبزرگ بینی دارد احساس گناه می کند؟

فرد خود شیفته ایی  که خود بزرگ بین است  بر این باور است که حق دارد هر کاری که میخواهد انجام دهد و برای همین احساس گناه نمی کند . خودشیفته ی آسیب پذیر ممکن است احساس گناه نکند. با این حال، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد احساس شرمندگی می کند.

حتما بخوانید:   گوستینگ: نوعی قال گذاشتن و ناپدید شدن

خودشیفته های خود بزرگ بین بیش از حد به تواناهایی شان مطمئن هستند، به شدت دغل بازند ، شخصیت های جذابی دارند و عزت نفسشان بالاست. خودشیفته های خودبزرگ بین به ارزش فردی خود باور دارند. آنها به کسی نیاز ندارند که به آنها بگویند چقدر افراد بزرگی هستند زیرا خودشان می دانند.

ارزشهای کلیدی آنها عبارت است از بدست آوردن هر چیزی که بتواند زندگی شان را بهتر کند، شنیدن تعریف و تمجیدی که لایقشان است، و در مرکز توجه بودن . بنابراین چیزی در رفتارشان وجود ندارد که بر خلاف این ارزشهای کلیدی باشد. خودشیفته ی خودبزرگ بین درباره اعمال خود احساس گناه نمیکند. عامل دیگری که باید به خاطر داشت آن است که خودشیفته های خودبزرگ بین نسبت به احساسات دیگران ناآگاهند، بنابراین احساس گناه نمی کنند . اگر فرد خودشیفته ی  خودبزرگ بینی توجهی که فکر می کند لایق آن است دریافت نکند، عصبانی می شود. او ابدا احساس گناه نمی کند.

آیا فرد خودشیفته ی آسیب پذیر احساس گناه میکند؟

از طرف دیگر خودشیفته های آسیب پذیر بیش از حد نگرانند، عزت نفس پایینی دارند، عصبی و تدافعی اند. آنها ارزش خود را نمی شناسند و باید این ارزش را از دیگران بگیرند .  آنها به تعریف و تمجید دیگران وابسته اند زیرا دیدگاه پایینی نسبت به خود دارند . آنها احساس ناکافی بودن می کنند مگر آنکه کسی خلافش را به آنها بگوید.

تفاوت دیگر بین افراد خودشیفته ی خودبزرگ بین و آسیب پذیر آن است که خودشیفته های آسیب پذیر کاملا نسبت به آنچه که دیگران فکر می کنند آگاهند. و اینجاست که عنصر شرم وارد می شود. عزت نفس یک فرد خودشیفته ی آسیب پذیر به افراد دیگر وابسته است. آنها شیفته آنند که مورد ستایش و محبت قرار بگیرند – آنها این گونه اعتماد به نفس و توجهی که به دنبالش هستند را بدست می آورند . تفاوت در آن است که اگر خودشیفته ی آسیب پذیر توجه و شناختی که میخواهد به دست نیاورد، خودش را سرزنش می کند و احساس عدم امنیت بیشتری به او دست می دهد . از آنجایی که آنها خودبزرگ بینی بیش از حدی دارند احساس گناه نمیکنند اما خودشیفته های آسیب پذیر احساس شرمساری می کنند.

 

 

از سراسر وب

  • کارخانه ظروف یکبارمصرف